عشق شیرین زبون من
عشق شیرین زبون من سلام سلام دوست جونام!ببخشید دیر به دیر آپ میکنم بخدا تنبلی نمیکنم!پارسا خان من یک آتیش پاره به تمام معنا شده!
*یه بار گذاشتمش تو تختش و رفتم تو حالTVرو خاموش کنم فقط یه لحظه غافل شدم:
با مداد آبی تختشو اینجوری کرد!
*یه بار هم گذاشتمش سر کابینت و رفتم غذاشو بیارم:
رفت تو سینک و آب تصفیه رو باز کرد!
*کلمات ماما و بابا رو میگه.گاهی اوقات هم میگه مامایی!عاشققققق مامایی گفتنشم!
*هرچیزی که بخواد میگه مِخوام و هرچیزی رو که نخواد میگه نِخوام!خیلی بانمک میشه وقتی که میگه.
*وقتی چیز یا کسی براش نا آشنا باشه میگه ای کِه؟ یا ای چیه؟روزی صددددبار میپرسه این چیههههههه؟
*یکی دو ماهی هست بوس میکنه اول یکم لپتو مک میزنه بعد میبوسه!فدددددداشششش بشمممم!شیرین عسلمو!
*وقتی میریم بیرون یا حتی تو راه دزفول_اهواز یا برعکس تو صندلیه خودش عقب میشینه.ماشاا... داری نفسم.
*قبل از ماه رمضون موقع صبحونه،ناهار و شام رو صندلی غذاش مینشست الآن واسه افطار.
*غذا خوردنت زیاد خوب نیست.بد هم نیست.ولی حلوا سیلانی خیلیییی دوست داری.من هم عصرانه گاهی اوقات بهت میدم.سرلاک هم میخوری.
*هر موقع میبینی با تلفن حرف میزنم میای وتلفنو میگری و کلی حرف میزنی.و همه هم کلی قربون صدقه ات میرند جوجوی من.
*تا ازت غافل میشم میری و عین پتروس فداکار دستتو میکنی تو سوراخ برق...!!!!
*صبح ها که بیدار میشی خودت از تو گهواره ات میای بیرون(چون هنوز زوده از خودم جدات کنم تو گهواره پیشمون میخوابی).
*خیلی شیطون شدی و تا ازت غافل میشم از همه جا سر در میاری!
*کابینت ها رو قفل کودک زدم فقط کشوی پایینی آشپزخانه بازه و توش چیزای بی خطر هست.
*وقتی چیزی بهت میدم به خود وسیله کار نداری.مثلا اگه یه ماشین اسباب بازی جدید بهت بدم میبینی که چرخاش چطور میچرخند و...
دیگه حضور ذهن ندارم خدانگهدار!
