ღثمره عشقمونღღثمره عشقمونღ، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره
❤کلبــه ے عشقمون❤❤کلبــه ے عشقمون❤، تا این لحظه: 9 سال و 16 روز سن داره
ღپیمان عشقمونღღپیمان عشقمونღ، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

❤تموم زندگیــه من❤

کُاکُا❤

سلــــآااممم دوستاییییی گلمممم خوبیدددد؟ ماهمممم خوبیممم! پسرککککک شیریننننن مننن،این روزااا انقد خوردنیییی شدههههه بفرمایید ادامه مطلب از شیرینننن کارییییی های پسرککممم وقتـــی بهـــش میگــم                 اردکـــه چـــی میگـــههه؟                                  میگـــــــــــــــــــــههههه             &nbs...
20 تير 1395

ای جونمم!سمتو یاد گرفتی نفسمم!

سلام جوجوی من! گفتـــه بودم عاشقتم؟!دیوانه وار دوستت دارم؟!مامانی من فدات شم..این روزا خیلییییییییی شیرین شدی!این روزا یه حسی دارم که وصف ناشدنیه!الان نزدیک به18ماهه از شیره ی وجودم آروم میگیری ومنم ازبوسیدن و بویبدن و بغل کردنت!! پسرک مامی روز2تیرماه95درست یک روز قبل از تولدم اسم نازتو یاد گرفتی..هی با خودت راه میرفتیو میخوندی پاسا،پاسا،پاسا...!منم فکر میکردم داری حرف بی معنی میزنی تا اینکه دستتو گذاشتی رو عکستو گفتی پاسا منم منظورتو فهمیدم..ماشالله داری نفسمم ...
6 تير 1395

برای پسرم

سلام پسرکم،پاره ی تنم... اگه روزی کسی از تو پرسید  بچـــه کجــــایی؟؟ با افتخار بزن رو شونــــش و بگو کوچولو شهر من بچه نداره همـــه ی مردمش شیرزن وشیرمرد اند. من بچــــه ی شهر مقاومت ام   دزفــــول قهرمان... ------------------------------------------------------------------- گفت:که چی؟هی جانباز،جانباز.شهید،شهید؟میخواستن نرن کسی که مجبورشون نکرده بود.! گفتم:چرا اتفاقا! مجبورشون میکرد! گفت:کی؟ گفتم:همونی که تو نداری. گفت:چی؟ گفتم: غیرت! کپی از وب((عاشقان حجــــــــاب))((حتما سر بزنید)) -------------------------------------- پ.ن:این پست...
5 تير 1395

شکلات و قابلمــــه بازی

عشـــق من سلام...دوستـــای مهربون همیشگیم سلام...خوب هستیــــ؟؟ــد!!ما هم خوبیـــــم.نفس مامی این روزا تموم سعیمو میکنم تا روزانه هاتو آپ کنم.اما شما جوجوی من نمیذاری.پسلکــــــم!!شما شکلات منی!دنیای منی!بی تو محاله زندگیم..!عشق من به قابلمه و کلا از  وسایل آشپزخونه خوشت میآد!منم توی یه کشو چند تا چیز بی خطر گذاشتم تا بتونی وقتی حوصلت سر میره بازی کنی. آخــه پسرو چه به این کارا اینم آوین و پارسا2تیر94: و حالا آوین و پارسا1تیر95: ببینید وروجکـــا نسبت به پارسال چه قدر تغییر کردند!! نفس من،من و بابا محمد عاشقونه دوست داریم ...
2 تير 1395

تلفن

سلام دوستای عجیجممم!خوب هستید؟خداروشکر.جوجو طلایی منم خوبــــه!این روزا حس میکنــــم پســــرکم داره آقا میشه.این روزای شیرین که لحظه به لحظه اش پر از خاطرات شیرینه خیلــــی زود میگذرن و من افسوس میخورم از اینکه این لحظات شیرین دیگه تکرار نمیشند. خب بگذریم.. همونطور که تو پستای قبلی گفته جوجوی شیطون وقتی که من با تلفن حرف میزنم میاد و تلفنو میبره!اومدیمو یه تلفن دیگه هم کشیدیم(به این خیال که میتونیم راحت حرف بزنیم)اما غافل از اینکه جوجوی شیطون من باهوش تره.وروجک خان جای تلفنو فهمیده و هر موقع تلفن زنگ میزنه دو تا گوشیو بر میداره و میره..!!بنظرتون من نباید این جوجه رو قورت بدم!!?? مممماشاالله داری نفســــــــــم خودم به تن...
31 خرداد 1395

وروجک شیطووووووووووون من

سلام دوستای همیشگی خودم!خوب هستید؟ما هم خوبیم.نفس مامان خیلی شیطون و البته خرابکار شده!!جوجه حنایی من چند روز پیش خرابکاری وحشتناکیییییی کرد.پاتوق اصلی جوجو شده پشت TV!ما  نشسته بودیم و داشتیمTVتماشا میکردیم وروجک هم پشت TVمشغول بازی بود که یهو دیدیم TVکج شد و داشت می اُفتاد که یه دفعه بابا گرفتش! خدارحم کرد و اگرنه بایستی یه TVدیگه بخریم!خب دیگه خدانگهدار...
31 خرداد 1395

عشق شیرین زبون من

سلام سلام دوست جونام!ببخشید دیر به دیر آپ میکنم بخدا تنبلی نمیکنم!پارسا خان من یک آتیش پاره به تمام معنا شده! *یه بار گذاشتمش تو تختش و رفتم تو حالTVرو خاموش کنم فقط یه لحظه غافل شدم: با مداد آبی تختشو اینجوری کرد! *یه بار هم گذاشتمش سر کابینت و رفتم غذاشو بیارم: رفت تو سینک و آب تصفیه رو باز کرد! *کلمات ماما و بابا رو میگه.گاهی اوقات هم میگه مامایی!عاشققققق مامایی گفتنشم! *هرچیزی که بخواد میگه مِخوام و هرچیزی رو که نخواد میگه نِخوام!خیلی بانمک میشه وقتی که میگه. *وقتی چیز یا کسی براش نا آشنا باشه میگه ای کِه؟ یا ای چیه؟روزی صددددبار میپرسه این چیههههههه؟ *یکی دو ماهی هست بوس...
30 خرداد 1395